معنی فارسی for one thing

B1

برای یک دلیل خاص، معمولاً به عنوان مقدمه‌ای برای بیان یک نکته یا استدلال استفاده می‌شود.

A phrase used to introduce a reason or point of view, indicating there may be more reasons to consider.

example
معنی(example):

اولاً، ما باید پول بیشتری پس‌انداز کنیم.

مثال:

For one thing, we need to save more money.

معنی(example):

از یک طرف، این به ما کمک می‌کند که مسئله را بهتر درک کنیم.

مثال:

For one thing, it helps us understand the issue better.

معنی فارسی کلمه for one thing

: معنی for one thing به فارسی

برای یک دلیل خاص، معمولاً به عنوان مقدمه‌ای برای بیان یک نکته یا استدلال استفاده می‌شود.