معنی فارسی for the most part

B2

به طور کلی، به معنای اینکه چیزی عموماً یا در اکثر شرایط صحیح است.

Generally; usually; in most respects.

adverb
معنی(adverb):

Mostly; in general; usually

مثال:

She talked about her kids, for the most part.

example
معنی(example):

برای اکثر قسمت‌ها، پروژه موفق بود.

مثال:

For the most part, the project was successful.

معنی(example):

برای اکثر قسمت‌ها، من از کارم لذت می‌برم.

مثال:

For the most part, I enjoy my job.

معنی فارسی کلمه for the most part

: معنی for the most part به فارسی

به طور کلی، به معنای اینکه چیزی عموماً یا در اکثر شرایط صحیح است.