معنی فارسی foragement

B1

فوراجمنت به معنای جمع آوری غذا یا منابع، به ویژه در شرایطی که کمبود وجود دارد، استفاده می‌شود.

The act of gathering food or resources, especially in a situation of scarcity.

example
معنی(example):

جمع آوری غذا یا منابع عمل فوراجمنت است.

مثال:

Foragement is the act of gathering food or resources.

معنی(example):

در دوره‌های بقا، فوراجمنت مهارت حیاتی است.

مثال:

During survival training, foragement is a crucial skill.

معنی فارسی کلمه foragement

: معنی foragement به فارسی

فوراجمنت به معنای جمع آوری غذا یا منابع، به ویژه در شرایطی که کمبود وجود دارد، استفاده می‌شود.