معنی فارسی foraneous
B2فورانوس به ویژگیها و رفتارهایی اشاره دارد که به سازماندهی و تقسیم گروهها در زندگی اجتماعی مرتبط است.
Pertaining to the features and behaviors that define group organization in social life.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت فورانوس گروه، آن را جذاب میکند.
مثال:
The foraneous nature of the group makes it fascinating.
معنی(example):
عناصر فورانوس اغلب در تحقیقات اکولوژیکی مورد مطالعه قرار میگیرند.
مثال:
Foraneous elements are often studied in ecological research.
معنی فارسی کلمه foraneous
:فورانوس به ویژگیها و رفتارهایی اشاره دارد که به سازماندهی و تقسیم گروهها در زندگی اجتماعی مرتبط است.