معنی فارسی forcequitting

B1

عمل بستن اجباری نرم‌افزار یا برنامه، به ویژه در زمان‌های قفل شدن.

The act of closing an application forcefully when it is not responding.

example
معنی(example):

بستن اجباری یک برنامه ممکن است منجر به از دست رفتن تغییرات ذخیره‌نشده شود.

مثال:

Force quitting an app might lead to unsaved changes being lost.

معنی(example):

کاربران اغلب به بستن اجباری متوسل می‌شوند زمانی که نرم‌افزار قفل می‌شود.

مثال:

Users often resort to force quitting when software freezes.

معنی فارسی کلمه forcequitting

: معنی forcequitting به فارسی

عمل بستن اجباری نرم‌افزار یا برنامه، به ویژه در زمان‌های قفل شدن.