معنی فارسی fore-
B1پیش، جلو، نشاندهنده زمانی قبل از چیزی.
A prefix meaning 'before' or 'in front of'.
- OTHER
example
معنی(example):
سرپرست دستوراتی برای پروژه داد.
مثال:
The foreman gave instructions for the project.
معنی(example):
جد این خانواده برای آینده آنها سخت کار کرد.
مثال:
The forefather of this family worked hard for their future.
معنی فارسی کلمه fore-
:
پیش، جلو، نشاندهنده زمانی قبل از چیزی.