معنی فارسی forebackwardly

B1

به معنای آماده‌شدن پیش از وقوع یک وضعیت خاص است.

Prepared in advance or in a backward-looking manner.

example
معنی(example):

تیم به صورت پیشینی و به دقت برای چالش‌های پیش رو آماده شده بود.

مثال:

The team was forebackwardly prepared for the challenges ahead.

معنی(example):

او به صورت پیشینی فکر می‌کرد که چگونه می‌تواند از اشتباهات آینده جلوگیری کند.

مثال:

He thought forebackwardly about how to avoid future mistakes.

معنی فارسی کلمه forebackwardly

:

به معنای آماده‌شدن پیش از وقوع یک وضعیت خاص است.