معنی فارسی foredated
B1پیشوقت به معنای تاریخی است که در آینده برای یک رویداد تعیین شده است.
Marked with a date that indicates a future time.
- VERB
example
معنی(example):
دعوتنامه برای رویداد فردا پیشوقت ارسال شده بود.
مثال:
The invitation was foredated for tomorrow's event.
معنی(example):
همه اسناد باید به طور مناسب پیشوقت تاریخگذاری شوند.
مثال:
All documents should be foredated appropriately for accuracy.
معنی فارسی کلمه foredated
:پیشوقت به معنای تاریخی است که در آینده برای یک رویداد تعیین شده است.