معنی فارسی forefronts
B2خط مقدم، جایی که فعالیت یا تغییرات مهم در حال وقوع است یا جایی که افراد پیشرو هستند.
The leading or most important position in a particular area or field.
- NOUN
example
معنی(example):
این فناوری جدید شرکت را در خط مقدم نوآوری نگه میدارد.
مثال:
The new technology keeps the company at the forefronts of innovation.
معنی(example):
او همواره در خط مقدم تغییرات اجتماعی بوده است.
مثال:
She has always been in the forefronts of social change.
معنی فارسی کلمه forefronts
:خط مقدم، جایی که فعالیت یا تغییرات مهم در حال وقوع است یا جایی که افراد پیشرو هستند.