معنی فارسی forehatch

B1

درب یا بخشی از یک سازه که برای دسترسی مناسب به داخل آن طراحی شده است.

An opening or door designed for easy access to a structure.

example
معنی(example):

Forehatch دسترسی آسانی به انبار فراهم می‌کند.

مثال:

The forehatch provides easy access to the storage.

معنی(example):

ما نیاز داشتیم که forehatch را باز کنیم تا تجهیزات را بازیابی کنیم.

مثال:

We needed to open the forehatch to retrieve the equipment.

معنی فارسی کلمه forehatch

:

درب یا بخشی از یک سازه که برای دسترسی مناسب به داخل آن طراحی شده است.