معنی فارسی foreign-looking
B1ظاهر خارجی، نشاندهندهی ویژگیهایی است که به یک کشور یا فرهنگ دیگر تعلق دارد.
Having the appearance typical of someone from another country.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ظاهری خارجی دارد که دیگران را مجذوب میکند.
مثال:
She has a foreign-looking appearance that intrigues others.
معنی(example):
معماری با ظاهر خارجی در شهر به چشم میآید.
مثال:
The foreign-looking architecture stands out in the city.
معنی فارسی کلمه foreign-looking
:
ظاهر خارجی، نشاندهندهی ویژگیهایی است که به یک کشور یا فرهنگ دیگر تعلق دارد.