معنی فارسی foreignlooking

B1

به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که از لحاظ ظاهری شبیه افراد یا چیزهای خارجی باشد.

Having an appearance that suggests foreign origin.

example
معنی(example):

شهر پر از گردشگران با ظاهر خارجی است.

مثال:

The town is filled with foreign-looking tourists.

معنی(example):

او لباسی با ظاهری خارجی پوشیده بود که توجه همه را جلب کرد.

مثال:

She wore a foreign-looking dress that caught everyone's attention.

معنی فارسی کلمه foreignlooking

: معنی foreignlooking به فارسی

به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که از لحاظ ظاهری شبیه افراد یا چیزهای خارجی باشد.