معنی فارسی forelimb
B1اندام جلویی، معمولاً به دستها یا بالها در برخی از حیوانات اشاره دارد.
The front limb of a vertebrate animal.
- noun
noun
معنی(noun):
The anterior limb (or equivalent appendage) of an animal
example
معنی(example):
پرندگان از اندامهای جلویی خود به عنوان بال استفاده میکنند.
مثال:
Birds use their forelimbs as wings.
معنی(example):
اندام جلویی برای تعادل در بسیاری از حیوانات حیاتی است.
مثال:
The forelimb is crucial for balance in many animals.
معنی فارسی کلمه forelimb
:
اندام جلویی، معمولاً به دستها یا بالها در برخی از حیوانات اشاره دارد.