معنی فارسی foremeant

B1

به معنای آنچه پیشاپیش به آن اشاره شده است.

What has been implied or indicated beforehand.

example
معنی(example):

او در گفتگو نیت‌های خود را پیش‌معنی کرده بود.

مثال:

He had foremeant his intentions in the conversation.

معنی(example):

او قبل از اقدام، برنامه‌های خود را به دوستانش پیش‌معنی کرده بود.

مثال:

She foremeant her plans to her friends before taking action.

معنی فارسی کلمه foremeant

: معنی foremeant به فارسی

به معنای آنچه پیشاپیش به آن اشاره شده است.