معنی فارسی forenote

B1

یادداشتی که در گذشته نوشته شده است.

A note that has been previously written or mentioned.

example
معنی(example):

لطفاً یک یادداشت پیشین از تاریخ‌های مهم بردارید.

مثال:

Please take a forenote of the important dates.

معنی(example):

یادداشت نام‌برده نکات کلیدی پروژه را ذکر کرده است.

مثال:

The forenote mentioned key points for the project.

معنی فارسی کلمه forenote

: معنی forenote به فارسی

یادداشتی که در گذشته نوشته شده است.