معنی فارسی forereaching
B1تلاشی که برای رسیدن به اهداف بلندمدت و مفید تر انجام میشود.
Efforts that aim to extend reach and impact over a longer term.
- OTHER
example
معنی(example):
تلاشهای پیشرس تیم منجر به نتایج نوآورانه شد.
مثال:
The forereaching efforts of the team led to innovative outcomes.
معنی(example):
استراتژیهای پیشرس برای موفقیت طولانیمدت ضروری هستند.
مثال:
Forereaching strategies are essential for long-term success.
معنی فارسی کلمه forereaching
:
تلاشی که برای رسیدن به اهداف بلندمدت و مفید تر انجام میشود.