معنی فارسی foreshock
B1پیش زلزله، زلزله کوچک‌تری که قبل از زلزله اصلی اتفاق می‌افتد.
A small earthquake that occurs before a larger one.
- noun
noun
معنی(noun):
A small earth tremor which precedes the mainshock in an earthquake sequence. Not all mainshocks have foreshocks.
معنی(noun):
Any shock or disturbance which precedes an event
example
معنی(example):
قبل از زلزله اصلی یک پیش زلزله احساس کردیم.
مثال:
We felt a foreshock before the main earthquake.
معنی(example):
پیش زلزله‌ها گاهی اوقات می‌توانند زلزله بزرگتری را پیش‌بینی کنند.
مثال:
Foreshocks can sometimes predict a larger quake.
معنی فارسی کلمه foreshock
:
پیش زلزله، زلزله کوچک‌تری که قبل از زلزله اصلی اتفاق می‌افتد.
