معنی فارسی forestage

B1

پیش‌صحنه، به معنای قسمت جلویی یک صحنه یا نمایش.

The forefront area of a stage, especially in performances.

example
معنی(example):

منطقه پیش‌صحنه برای مهمانان ویژه رزرو شده بود.

مثال:

The forestage area was reserved for VIP guests.

معنی(example):

او در پیش‌صحنه ایستاده بود و آماده برای ارائه بود.

مثال:

She stood at the forestage, ready to present.

معنی فارسی کلمه forestage

: معنی forestage به فارسی

پیش‌صحنه، به معنای قسمت جلویی یک صحنه یا نمایش.