معنی فارسی forestate
B1پیشبینی کردن یا بیان کردن یک وضعیت یا پدیدهای که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
To predict or state something that will occur in the future.
- VERB
example
معنی(example):
آنها اهمیت درختان در محیط زیست را پیشبینی خواهند کرد.
مثال:
They will forestate the importance of trees in the environment.
معنی(example):
لازم است چالشهای آینده در حفاظت را پیشبینی کنیم.
مثال:
It's necessary to forestate future challenges in conservation.
معنی فارسی کلمه forestate
:
پیشبینی کردن یا بیان کردن یک وضعیت یا پدیدهای که در آینده اتفاق خواهد افتاد.