معنی فارسی foretokening
B2عمل پیشگویی کردن وقایع یا ایجاد نشانه برای آینده.
The act of predicting or indicating future events.
- noun
noun
معنی(noun):
Indication in advance.
example
معنی(example):
پیشگویی رخدادها در فرهنگهای بسیاری رایج است.
مثال:
Foretokening events is common in many cultures.
معنی(example):
عمل پیشگویی به عنوان راهی برای آماده کردن مردم دیده میشد.
مثال:
The practice of foretokening was seen as a way to prepare people.
معنی فارسی کلمه foretokening
:
عمل پیشگویی کردن وقایع یا ایجاد نشانه برای آینده.