معنی فارسی foreturn
B1چرخش کشتی به سمت جلو به منظور تغییر مسیر یا هدایت به مقصدی جدید.
A maneuver of a ship to turn it forward, typically to change direction.
- VERB
example
معنی(example):
باید کشتی را به جلو بچرخانیم تا دور جزیره حرکت کنیم.
مثال:
We need to foreturn the ship to navigate around the island.
معنی(example):
کاپیتان دستور داد تا کشتی را به جلو برگردانیم تا مسیر را تنظیم کنیم.
مثال:
The captain called for a foreturn to adjust the course.
معنی فارسی کلمه foreturn
:
چرخش کشتی به سمت جلو به منظور تغییر مسیر یا هدایت به مقصدی جدید.