معنی فارسی forfication
B1فورفیکیشن، عمل یا حالت شکافتن یا تقسیم چیزی به دو قسمت یا بیشتر.
The act or process of splitting or dividing something into two or more parts.
- NOUN
example
معنی(example):
فورفیکیشن به معنای تقسیم یک شی به دو قسمت است.
مثال:
Forfication refers to the splitting of an object into two parts.
معنی(example):
فورفیکیشن ساقه منجر به الگوهای رشدی جالب شد.
مثال:
The forfication of the stem led to interesting growth patterns.
معنی فارسی کلمه forfication
:
فورفیکیشن، عمل یا حالت شکافتن یا تقسیم چیزی به دو قسمت یا بیشتر.
