معنی فارسی forgather

B1 /fɚˈɡæðɚ/

جمع‌آمدن، گرد هم آمدن یا ملاقات کردن با دیگران به منظور یک فعالیت خاص.

To come together or assemble, usually for a specific purpose.

verb

معنی(verb):

To assemble or gather together in one place, to gather up; to congregate.

example

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم که در پارک برای پیک نیک جمع شویم.

مثال:

We decided to forgather at the park for a picnic.

معنی(example):

دوستان برای جشن تولد جمع شدند.

مثال:

The friends forgathered to celebrate the birthday party.

معنی فارسی کلمه forgather

جمع‌آمدن، گرد هم آمدن یا ملاقات کردن با دیگران به منظور یک فعالیت خاص.