معنی فارسی fork out

B1

پول خرج کردن و هزینه کردن، معمولاً به طور غیرمنتظره یا زیاد.

To pay or spend money, often reluctantly.

verb
معنی(verb):

To pay out, to hand over

مثال:

The hard drive broke down, so I forked out five hundred dollars for a new one.

example
معنی(example):

من مجبور شدم پول زیادی برای تعمیرات بپردازم.

مثال:

I had to fork out a lot of money for the repairs.

معنی(example):

آنها همیشه برای بهترین تجهیزات برای تیم خود پول خرج می‌کنند.

مثال:

They always fork out for the best equipment for their team.

معنی فارسی کلمه fork out

: معنی fork out به فارسی

پول خرج کردن و هزینه کردن، معمولاً به طور غیرمنتظره یا زیاد.