معنی فارسی forklifted
B1به معنای بلند کردن یا جابجا کردن بارها بهوسیله لیفتراک است.
Past tense of forklift, meaning to have moved something using a forklift.
- verb
verb
معنی(verb):
To move or stack with, or as if with, such a vehicle.
example
معنی(example):
جعبهها بهوسیله لیفتراک به اسکله بارگیری منتقل شدند.
مثال:
The boxes were forklifted to the loading dock.
معنی(example):
آنها تجهیزات را با لیفتراک جابجا کردند تا در فضای انبار جا آزاد کنند.
مثال:
They forklifted the equipment to make space in the storage area.
معنی فارسی کلمه forklifted
:
به معنای بلند کردن یا جابجا کردن بارها بهوسیله لیفتراک است.