معنی فارسی formulaically

B1

به صورت فرمولی، به شیوه‌ای غیر خلاقانه و تکراری.

In a routine or formulaic manner, often implying lack of originality.

example
معنی(example):

نویسنده به طور فرمولی رمانش را با پیچش‌های غیرقابل پیش‌بینی ساخت.

مثال:

The writer formulaically constructed her novel with predictable plot twists.

معنی(example):

او به طور فرمولی به مسئله نزدیک شد و به روش‌های شناخته شده اتکا کرد.

مثال:

He approached the problem formulaically, relying on established methods.

معنی فارسی کلمه formulaically

: معنی formulaically به فارسی

به صورت فرمولی، به شیوه‌ای غیر خلاقانه و تکراری.