معنی فارسی forsake
B2 /fɔɹˈseɪk/ترک کردن، رها کردن، عدم حمایت از چیزی یا کسی، به ویژه در زمان نیاز.
To abandon someone or something, especially in a time of need.
- verb
verb
معنی(verb):
To abandon, to give up, to leave (permanently), to renounce.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت عادات قدیمیاش را ترک کند.
مثال:
He decided to forsake his old habits.
معنی(example):
وقتی دوستانت به تو نیاز دارند، آنها را ترک نکن.
مثال:
Don't forsake your friends when they need you.
معنی فارسی کلمه forsake
:
ترک کردن، رها کردن، عدم حمایت از چیزی یا کسی، به ویژه در زمان نیاز.