معنی فارسی fortalice

B1 /ˈfɔːtəlɪs/

قلعه، ساختاری دفاعی کوچک که برای حافظت و دیده‌بانی در مکان‌های استراتژیک ساخته شده.

A small fortress or fortified structure, often used for military defense.

noun
معنی(noun):

A small fortress.

example
معنی(example):

قلعه به عنوان نقطه‌ای برای دیده‌بانی دهکده استفاده می‌شد.

مثال:

The fortalice served as a lookout point for the village.

معنی(example):

در دوران قرون وسطی، یک قلعه برای حفاظت ضروری بود.

مثال:

In the medieval times, a fortalice was essential for protection.

معنی فارسی کلمه fortalice

: معنی fortalice به فارسی

قلعه، ساختاری دفاعی کوچک که برای حافظت و دیده‌بانی در مکان‌های استراتژیک ساخته شده.