معنی فارسی fortnights

B1

دو هفته، به دوره‌ای اشاره دارد که معادل چهارده روز است.

A period of two weeks.

noun
معنی(noun):

A period of 2 weeks.

example
معنی(example):

ما پروژه را در دو هفته به پایان خواهیم رساند.

مثال:

We will finish the project in two fortnights.

معنی(example):

این جشنواره هر دو هفته یکبار برگزار می‌شود.

مثال:

The festival occurs every two fortnights.

معنی فارسی کلمه fortnights

: معنی fortnights به فارسی

دو هفته، به دوره‌ای اشاره دارد که معادل چهارده روز است.