معنی فارسی fortuitously
B2بهطور تصادفی، به معنای وقوع یک اتفاق بدون برنامهریزی قبلی.
Fortuitously means occurring by chance in a happy or beneficial way.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a fortuitous manner.
example
معنی(example):
او بهطور تصادفی یک اسکناس ۱۰۰ دلاری روی زمین پیدا کرد.
مثال:
She fortuitously found a $100 bill on the ground.
معنی(example):
آنها بهطور تصادفی درست به موقع به کنسرت رسیدند.
مثال:
They fortuitously arrived just in time for the concert.
معنی فارسی کلمه fortuitously
:
بهطور تصادفی، به معنای وقوع یک اتفاق بدون برنامهریزی قبلی.