معنی فارسی fossilisable

B1

فسیل‌شدنی، به آن دسته از موجودات یا مواد اشاره دارد که قابلیت تبدیل به فسیل را دارند.

Capable of becoming a fossil.

example
معنی(example):

همه موجودات به راحتی فسیل‌پذیر نیستند.

مثال:

Not all organisms are easily fossilisable.

معنی(example):

شرایط باید مناسب باشد تا مواد به فسیل تبدیل شوند.

مثال:

Conditions must be suitable for material to be fossilisable.

معنی فارسی کلمه fossilisable

: معنی fossilisable به فارسی

فسیل‌شدنی، به آن دسته از موجودات یا مواد اشاره دارد که قابلیت تبدیل به فسیل را دارند.