معنی فارسی foster-

B1

فاستر- به سیستم یا وضعیتی اشاره دارد که در آن کودکانی که نمی‌توانند در خانواده‌های زیستی خود زندگی کنند، به خانواده‌هایی دیگری که برای مراقبت و تربیت آن‌ها آموزش دیده‌اند، منتقل می‌شوند.

Referring to a system or type of care where children live with temporary guardian families.

example
معنی(example):

سیستم پرورش برای ارائه خانه‌های موقت به کودکان طراحی شده است.

مثال:

The foster-care system aims to provide temporary homes for children.

معنی(example):

او در شبکه حمایت از والدین پرورشی کار می‌کند.

مثال:

He works in the foster-parents' support network.

معنی فارسی کلمه foster-

: معنی foster- به فارسی

فاستر- به سیستم یا وضعیتی اشاره دارد که در آن کودکانی که نمی‌توانند در خانواده‌های زیستی خود زندگی کنند، به خانواده‌هایی دیگری که برای مراقبت و تربیت آن‌ها آموزش دیده‌اند، منتقل می‌شوند.