معنی فارسی fotive
B2واژهای، چیزی است که به عنوان نذر یا یادبود قربانی میشود.
Something given as an offering or dedication, often in a religious context.
- NOUN
example
معنی(example):
شمعهای واژهای در حین مراسم روشن شدند.
مثال:
The votive candles were lit during the ceremony.
معنی(example):
آنها نذورهای واژهای را در معبد گذاشتند.
مثال:
They placed votive offerings at the shrine.
معنی فارسی کلمه fotive
:
واژهای، چیزی است که به عنوان نذر یا یادبود قربانی میشود.