معنی فارسی foucaultian

C1

ارتباط به فلسفه و نظریات میشل فوکو درباره قدرت، دانش و نحوه‌ی تأثیر آن‌ها بر جامعه.

Relating to the theories of philosopher Michel Foucault regarding power and knowledge and their effects on society.

example
معنی(example):

این مطالعه از رویکرد فوکویی برای تحلیل دینامیک‌های قدرت استفاده کرد.

مثال:

The study used a Foucaultian approach to analyze power dynamics.

معنی(example):

نظریه‌های فوکویی بررسی می‌کنند که چگونه دانش و قدرت همپوشانی دارند.

مثال:

Foucaultian theories explore how knowledge and power intersect.

معنی فارسی کلمه foucaultian

: معنی foucaultian به فارسی

ارتباط به فلسفه و نظریات میشل فوکو درباره قدرت، دانش و نحوه‌ی تأثیر آن‌ها بر جامعه.