معنی فارسی foud

B1

فورد، نمایی از طبیعت که به شدت و قدرت خود معروف است.

A strong or powerful entity, often used in a natural context.

example
معنی(example):

فورد در دریای طوفانی قوی بود.

مثال:

The foud was strong in the stormy sea.

معنی(example):

او با احترام زیادی از فورد قدیمی صحبت کرد.

مثال:

He described the old foud with great admiration.

معنی فارسی کلمه foud

: معنی foud به فارسی

فورد، نمایی از طبیعت که به شدت و قدرت خود معروف است.