معنی فارسی four to the floor
B2سبکی از موسیقی که در آن ضربهای قوی به صورت منظم در هر چهار ضرب تکرار میشوند.
A musical rhythm characterized by a steady bass drum hit on every beat of a 4/4 measure.
- OTHER
example
معنی(example):
دیجی یک ضرب آهنگ چهار ضرب در کف را برای رقصیدن همه پخش کرد.
مثال:
The DJ played a four to the floor beat to get everyone dancing.
معنی(example):
چهار ضرب در کف یک ریتم محبوب در موسیقی الکترونیک است.
مثال:
Four to the floor is a popular rhythm in electronic music.
معنی فارسی کلمه four to the floor
:
سبکی از موسیقی که در آن ضربهای قوی به صورت منظم در هر چهار ضرب تکرار میشوند.