معنی فارسی four-stroke
B2موتوری که برای تولید یک چرخه کامل احتیاج به چهار حرکت پیستون دارد.
An engine design involving four distinct strokes in one cycle.
- NOUN
example
معنی(example):
یک موتور چهارزمانه نسبت به موتور دوزمانه کارآمدتر است.
مثال:
A four-stroke engine is more efficient than a two-stroke engine.
معنی(example):
بسیاری از موتور سیکلتها از سیستم چهارزمانه برای عملکرد بهتر استفاده میکنند.
مثال:
Many motorcycles use a four-stroke system for better performance.
معنی فارسی کلمه four-stroke
:
موتوری که برای تولید یک چرخه کامل احتیاج به چهار حرکت پیستون دارد.