معنی فارسی fourpounder
B1ماهی که وزن آن چهار پوند است، معمولاً در شکار ماهی استفاده میشود.
A fish that weighs four pounds, often used in fishing contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
این ماهی چهار پوندی است، مناسب برای شام.
مثال:
That fish is a fourpounder, perfect for dinner.
معنی(example):
او در سفر ماهیگیریاش یک ماهی چهار پوندی گرفت.
مثال:
He caught a fourpounder during his fishing trip.
معنی فارسی کلمه fourpounder
:ماهی که وزن آن چهار پوند است، معمولاً در شکار ماهی استفاده میشود.