معنی فارسی foursome

B1

یک گروه از چهار نفر که معمولاً برای فعالیتی مانند ورزش جمع می شوند.

A group of four people, especially in a sport activity.

noun
معنی(noun):

A group of four, a quartet or a game (such as golf) played by four players, especially by two teams of two.

معنی(noun):

A sex act between four people.

example
معنی(example):

زمین گلف شلوغ بود و یک گروه چهار نفری جلوتر از ما بود.

مثال:

The golf course was busy with a foursome ahead of us.

معنی(example):

آنها در مسابقات آخر هفته گذشته یک گروه چهار نفره بازی کردند.

مثال:

They played a foursome in the tournament last weekend.

معنی فارسی کلمه foursome

: معنی foursome به فارسی

یک گروه از چهار نفر که معمولاً برای فعالیتی مانند ورزش جمع می شوند.