معنی فارسی fowlings

B1

پرنده‌های جوان، به ویژه جوجه‌ها یا پرندگان کوچک دیگر.

Young birds, especially chicks or small young birds.

example
معنی(example):

پرندگان جوان در مزرعه به دنبال غذا می‌گشتند.

مثال:

The fowlings wandered around the farm looking for food.

معنی(example):

پرندگان جوان معمولاً بازیگوش و کنجکاو هستند.

مثال:

Fowlings are often playful and curious.

معنی فارسی کلمه fowlings

:

پرنده‌های جوان، به ویژه جوجه‌ها یا پرندگان کوچک دیگر.