معنی فارسی fox cub

A2

بچهٔ روباه، به ویژه در مراحل اولیه زندگی.

A young fox, typically under one year old.

noun
معنی(noun):

A young fox.

example
معنی(example):

روباه جوان، یک روباه کوچک است.

مثال:

A fox cub is a young fox.

معنی(example):

مادر روباه از بچه‌های روباهش نگهداری کرد.

مثال:

The mother fox took care of her fox cubs.

معنی فارسی کلمه fox cub

: معنی fox cub به فارسی

بچهٔ روباه، به ویژه در مراحل اولیه زندگی.