معنی فارسی fox hunts
B1رویدادی که در آن گروهی از شکارچیان با استفاده از سگهای زندهگرفتن به تعقیب و شکار روباه میپردازند.
Events where hunters pursue foxes with the help of hounds.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها در طول فصل به چندین شکار روباه رفتند.
مثال:
They went on multiple fox hunts during the season.
معنی(example):
شکار روباهها میتواند در برخی مناطق یک ورزش سنتی باشد.
مثال:
Fox hunts can be a traditional sport in some regions.
معنی فارسی کلمه fox hunts
:
رویدادی که در آن گروهی از شکارچیان با استفاده از سگهای زندهگرفتن به تعقیب و شکار روباه میپردازند.