معنی فارسی foxfinger
B1فاکس فینگر، نوعی اشاره یا حرکتی که با انگشت صورت میگیرد.
A gesture or movement made with the finger, often used in communication.
- NOUN
example
معنی(example):
او با انگشت فاکسش به سمت نشانهگذاری کرد.
مثال:
He pointed with his foxfinger to show the way.
معنی(example):
ژست فاکس فینگر در زبان اشاره محبوب است.
مثال:
The foxfinger gesture is popular in sign language.
معنی فارسی کلمه foxfinger
:فاکس فینگر، نوعی اشاره یا حرکتی که با انگشت صورت میگیرد.