معنی فارسی foxhunting

B1

شکار روباه، فعالیتی که شامل دنبال کردن و شکار روباه‌ها با استفاده از سگ‌ها می‌باشد.

The sport of tracking and killing foxes with the assistance of hounds.

verb
معنی(verb):

To hunt foxes, usually with dogs.

example
معنی(example):

شکار روباه به خاطر تأثیرش بر حیات وحش مورد انتقاد قرار گرفته است.

مثال:

Foxhunting has been criticized for its impact on wildlife.

معنی(example):

بعضی مناطق برای حفاظت از حیات وحش محلی، شکار روباه را ممنوع کرده‌اند.

مثال:

Some regions have banned foxhunting to protect local fauna.

معنی فارسی کلمه foxhunting

: معنی foxhunting به فارسی

شکار روباه، فعالیتی که شامل دنبال کردن و شکار روباه‌ها با استفاده از سگ‌ها می‌باشد.