معنی فارسی francizes
B1فرانچایز کردن به معنای اعطای حق امتیاز برای راهاندازی و مدیریت یک کسبوکار در یک مکان جدید است.
To grant a franchise or establish a franchise in a specific location.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت عملیات خود را در بازارهای جدید فرانچایز میکند.
مثال:
The company francizes its operations in new markets.
معنی(example):
برای موفقیت، آنها باید مدل کسب و کار خود را بهخوبی فرانچایز کنند.
مثال:
To succeed, they need to francize their business model effectively.
معنی فارسی کلمه francizes
:
فرانچایز کردن به معنای اعطای حق امتیاز برای راهاندازی و مدیریت یک کسبوکار در یک مکان جدید است.