معنی فارسی frangula

B1

فرانگولا، گیاهی از خانواده ای‌پینا می‌باشد که اغلب در مناطق مرطوب و در کنار آب‌ها یافت می‌شود.

A genus of shrubs in the family Rhamnaceae, often found in wet habitats.

example
معنی(example):

فرانگولا نوعی درختچه است که اغلب در نزدیکی آب رشد می‌کند.

مثال:

Frangula is a type of shrub that often grows near water.

معنی(example):

توت‌های گیاه فرانگولا می‌توانند برای مقاصد دارویی استفاده شوند.

مثال:

The berries of the frangula plant can be used for medicinal purposes.

معنی فارسی کلمه frangula

:

فرانگولا، گیاهی از خانواده ای‌پینا می‌باشد که اغلب در مناطق مرطوب و در کنار آب‌ها یافت می‌شود.