معنی فارسی frankeniaceous

B1

صفتی که به گیاهان خانواده فرانکنیاسه اطلاق می‌شود، که در شرایط خاصی رشد می‌کنند.

Relating to the plant family Frankeniaceae.

example
معنی(example):

گیاهان فرانکنیاسه عمدتاً در مناطق خشک یافت می‌شوند.

مثال:

The frankeniaceous plants are mostly found in arid regions.

معنی(example):

این گونه به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردش به عنوان فرانکنیاسه طبقه‌بندی می‌شود.

مثال:

This species is classified as frankeniaceous due to its unique features.

معنی فارسی کلمه frankeniaceous

:

صفتی که به گیاهان خانواده فرانکنیاسه اطلاق می‌شود، که در شرایط خاصی رشد می‌کنند.