معنی فارسی frappeing
B1فریپ نوعی تکنیک تهیه نوشیدنی سرد است که با یخ یا میوههای یخزده انجام میشود.
The act of making a cold drink by mixing with ice or frozen fruits.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال فریپ کردن قهوه با یخ هستند.
مثال:
They are frappeing the coffee with ice.
معنی(example):
من او را دیدم که برخی میوهها را برای یک اسموتی فریپ میکند.
مثال:
I saw her frappeing some fruits for a smoothie.
معنی فارسی کلمه frappeing
:فریپ نوعی تکنیک تهیه نوشیدنی سرد است که با یخ یا میوههای یخزده انجام میشود.