معنی فارسی free-and-easy
B1روش آزاد و راحت زندگی کردن که در آن فرد نگرانی کمتری دارد و به راحتی خود را ابراز میکند.
Characterized by a relaxed and informal attitude, free from stress or strict rules.
- IDIOM
example
معنی(example):
جشنواره جوی راحت و آزاد داشت که به همه اجازه میداد خودشان را خوش بگذرانند.
مثال:
The festival had a free-and-easy atmosphere, allowing everyone to enjoy themselves.
معنی(example):
او به زندگی به روشی راحت و آزاد نزدیک شد و نگران جزئیات نبود.
مثال:
He approached life in a free-and-easy manner, not worrying too much about the details.
معنی فارسی کلمه free-and-easy
:
روش آزاد و راحت زندگی کردن که در آن فرد نگرانی کمتری دارد و به راحتی خود را ابراز میکند.