معنی فارسی free-based
B1آزاد پایه، به حالتی از مواد مخدر اشاره دارد که به شکل قابل تنفس درآمدهاند.
Refers to a substance that has been prepared for smoking or inhalation by removing its salts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دارو قبل از اینکه دود شود، آمادهسازی آزاد شده بود.
مثال:
The drug was free-based before being smoked.
معنی(example):
او اشکال آزاد پایه ماده را برای اثرات بهتر ترجیح میداد.
مثال:
He preferred free-based forms of the substance for better effects.
معنی فارسی کلمه free-based
:
آزاد پایه، به حالتی از مواد مخدر اشاره دارد که به شکل قابل تنفس درآمدهاند.